احسان فتّاحي-نا امنی روانی نا امنی ملّی

نا امنی روانی نا امنی ملّی

احسان فتّاحي

کمابیش همه ما در وجود خود با دو شخصیت آشنایی داریم . یکی آن شخصیتی هست که با طرز تفکر ناقص خود برای ما مشکلات ایجاد می کند و یکی آن شخصیتی هست که با بازنگری به تفکرات غلط در درون ما حس ایجاد تغییر را بوجود می آورد .

یعنی همان شخصیت سالم که به قدر کافی عاقل هست تا به مشکلات روانی و فکری ما رسیدگی کند .

این حرف سندش آنست که همه ما بعد از گذشت زمان و رشد روحی و عقلی، به یکسری از اشتباهات خود اعتراف می کنیم .

از این جهت هست که می توان به پیشرفت فرهنگ و تحول انسانی در جوامع امیدوار بود .

اگر قرار باشد ما همه چیز را انفعالی ببینیم، هیچ لزومی به حرکت و کسب فهم و آگاهی نخواهیم دید .

بنابراین باید دانه دانه مشکلات جامعه خود را بررسی کنیم و ببینیم چرا با داشتن اینهمه سرمایه و هوش و استعداد امروز وضع کشور ما چنین هست ؟

در حقیقت تغییر وضع جامعه ما ، نیاز به یک جریان تعلیم و تربیت اساسی، در راستای برطرف کردن کمبودهای موجود در طرز تفکر ، و خطاها ونقایص فکری ما دارد، و همینطور تجدید نظر در جریان ارزش هاو فروض غیر معقول که پشتوانه مشکلات ما هستند .

وقتی ما از فرهنگ صحبت می کنیم و می گوییم این جریان یک نقص فرهنگی هست که به نوعی فاصله روانشناسانه بین اذهان مردم و حقیقت اشاره می کند ، بلافاصله عده ای گارد می گیرند که فلان شخص یا نویسنده یا فعال حقوق بشر می خواهد به فرهنگ و پیشینه تاریخی ما حمله کند و تفرقه ایجاد کند ، در حالیکه اگر مردم دست از بیماری های ستیزه جویی و مازوخیستی خود بردارند و کمی وارد پروسه تفکر شوند، واضحتر متوجه خواهند شد که برای شناختن حقیقت و بالا بردن سطح فرهنگ باید همه حرف ها را بدون سانسور بشنویم و بهترین را برگزینیم .

ما برای شناخت یکدیگر و برای اینکه اسم یک ملت را روی خود بگذاریم ، نمی توانیم چشم خود را روی مشکلات همدیگر ببندیم . ما نمی توانیم به اسم امنیت ملی و توهم احساسات از کنار مشکلات اقوام و هموطنان گرفتار خود بدون احساس بگذریم ؟

سوال نگارنده از همه آنها که خود را وطن پرست می شناسند و حرفهای خود را وحی منزل می دانند ، این است که، شما که ادعای وطن پرستی دارید ، تا چه حد حاضرید ، بجای اینکه فی المثل پول و وقت و هزینه صرف جنگیدن با معترضین داخلی و سرکوب مردم کنید ، بروید مشکلات مردم را از نزدیک ببینید و حل کنید ؟

آیا شماها که خود را وطن پرست می دانید با انکار اعتراضات و ندیدن مشکلات و گریز و سرکوبی و پافشاری بر روی احساسات کورکورانه خود فکر می کنید تا چه حد می توانید به بهبود وضع جامعه و حفظ آن کمک کنید ؟

شما آیا حاضرید که حداقل بار کمی از مشکلات فکری و فرهنگی جامعه را به گردن بگیرید و در مورد نقطه نظرات کج و تند مدارانه خود تجدید نظر کنید و همه را به چشم دشمن و جاسوس و باج بگیر و تجزیه طلب ووو نبینید؟

در طی اینهمه سال فشار و تهدید و ارعاب ، شما و امثالهم تنها در پرورش یک استعداد مردم ، در بین همه استعدادها کوشا بودید و آن برانگیخته کردن مردم ، بوسیله ترس در جریان تفکر، و درباره زندگی خودشان بوده و در واقع اینست” نامنی ملی” نه آنچه که شما می گویید .

چرا مردم ما باید همیشه در ترس و نگرانی باشند؟

چرا باید در اطلاعات و اینترنت را برروی مردم بست؟

چرا هیچ راهنمایی ارزشمندتر و معتبرتر از راهنماهای خودتان را به مردم معرفی نمی کنید ؟

چرا آشکارا هر عمل نابخردانه ای را به اسم دین و راه شناسی و معرفت شناسی به مردم معرفی کرده و می کنید؟

چرا مردم را عقده ای کرده اید؟

چرا مردم را نسبت بهم بی اعتماد کرده اید؟ چرا به آشفتگی های احساسی و انگیزشی مردم بی اعتنا هستید؟ و فقط نزدیک هر انتخاباتی مردم را و جریان فکری آنها را مطرح می کنید؟

اگر ارزشهای اخلاقی و بار فرهنگی جامعه در قلمرو آن ایمانیست که شما از آن دم میزنید ، بعد از اینهمه سال مردم ما حقیقتا باید اشرفترین اشرف مخلوقات شده بودند ، اما می بینیم که وضع جامعه و زندگی روحی روانی و فیزیکی مردم دچار مشکلات عدیده ایست .

بنابراین آن سازمان اخلاقی و معنوی معقول که برای بقای روانی مردم ضرورت اساسی دارد خودش شدیدا زیر سوال است .

در انتها باید خاطرنشان کرد که تا مردم را به پای بحث درباره موضوع ارزش ها و بازنگری در طرز تفکر آنها نکشیم جامعه مابه لحاظ تحولات مثبت ، چندان تغییری نخواهد کرد ، شاید سرازیری برود اما سربالایی رفتنشان قطعا نیاز به ارزش دادن به نظر تک تک آحاد ملت دارد .

و ارزش بطور حتم آن چیزیست که مردم برای حفظش تلاش خواهند کرد و نه آن چیزی که هر روز بوسیله مردم مورد اهانت و لعنت قرار بگیرد .

نگارنده امیدوار است که زندگی مردم جامعه اش رفته رفته بر طبق اصول و موازینی قرار بگیرد که بفای آدمیت تک تک آنها را در مقام یک انسان مهیا سازد و الی که زندگی خارج از استانداردهای انسانی بهیچ وجه ارزش نخواهد داشت .