ابوبکر شریف زاده – جمهوری اسلامی ، وحشت از اعتراضات عمومی و انتقام از زنان !

جمهوری اسلامی ، وحشت از اعتراضات عمومی و انتقام از زنان !

ابوبکر شریف زاده

جمهوری اسلامی 35 سال است با زور قتل و جنایت ، اعدام ، سنگسار ، زندان و شکنجه ، و بکارگیری هرچه شیوه و روش اعمال ضد انسانی برای مرعوب کردن جامعه فروگذار نکرده و سر پاست تا بلکه سران جانی و آدم کشش یک شب را راحت بخوابند. اما در طی این 35 سال هر روز و هفته جامعه ایران برای رژیم یک بحران و کابوس بوده است. جنایات این حکومت که عامل و مسبب کشتار بیش از دویست هزار انسان به بهانه های مختلف و گرفتن جانهای که یکبار طبیعت به آنها داده بود، فراموش شدنی نیست.

بیائیم ساده و سرانگشتی حساب کنیم تا عمق جنایت و فاجعه ای که این جانیان مرتکب شده اند و به وجود آورده اندرا پی ببریم. علاوه بر استثمار گسترده طبقه کارگر و زنان ، علاوه بر تحمیل فقر و فحشا و تخریب روحی میلیونها انسان، علاوه بر ضدیتش با آزادیهای سیاسی و اجتماعی و استثمار و به کار گرفتن میلیونها کودک و رواج دادن به پدیده کودکان کار و خیابانی و تجاوز به آنها واین رژیم پرونده جنایتکارانه حداقل اعدام ٢٠٠ هزار انسان را در کارنامه ننگین خود دارد.گرفتن جان ٢٠٠ هزار انسان تنها به این هدف کثیف و جنایتکارانه که مشتی وحوش اسلامی و بورژوا در قدرت بمانند. این هم تازه پایان کار نیست. این حکومت وحشی و عهد عتیق که420 ماه از قدرتش می گذرد، یعنی 12600 روزکه بطورمتوسط روزانه 8،15 نفررا بی جان کرده است و هزاران خانواده را بی سرپرست و هزاران کودک را از عشق و محبت پدر و مادر برای ابد محروم کرده است.

چنین جنایات و اعمالی غیر قابل تحمل است. باید برای تلافی و جبران آن بی تاب و قرار شد. تلافی و جبران چنان فاجعه و نسل کشی تنها در گروه سرنگونی رژیم است . نه فقط نباید تحمل کرد باید برای سرنگونیش لحظه شماری کرد. اما لحظه شماری نه به امید دستی از آسمان بلکه بلافاصله با اتکا به قدرت واراده خودمان . با یک نگاه ساده متوجه می شویم که جان این همه انسان عددی نبوده ونیست که خط می خورد یا شمعی نبوده ونیست که خاموش می شود . به ازا هر کشته و اعدامی حداقل 5 تا ١٠ عضو دنزدیک و درجه یک دیگر قربانیان نیز باچنان حفره های جبران ناپذیری در زندگی شان روبرو شده اند که تنها با سرنگونی این حکومت و مجازات تک تک سران آن امکان جبران بخشی از ضربات روحی که خورده اند ممکن خواهد شد . جانیان و حافظین این حکومت خود بهتراز هر کسی این را می دانند که روی چه تنفراجتماعی بی پایانی شب را به روز می رسانند . و خوب هم می دانند که راه بازگشت را ندارند به همین خاطر حفظ موقعیت نظام در صدر تمام اولویتهای رژیم است، به همین خاطر قتل و اعدام و اسید پاشی ضرورت بقای این رژیم شده است .ازطرف دیگر توقع بهتر شدن اوضاع و در انتظار ایجاد فضای باز سیاسی و بهبودی در زندگی روزمره مردم درتمام سطوح پوچ و واهی است. هر 4 تا 8 سال دنبال این و آن مهره اصولگرا و اصلاح طلب رژیم رفتن نه تنها درد و مشقتی از سر مردم کم نکرده و نمی کند که به تعمیق زخمهای مردم و تداوم حاکمیت این جنایتکاران کمک کرده و خواهد کرد. به قول معروف دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب مثل دو لبه قیچی هرچند در تضاد هم هستند اما برای قطع یک رشته آنهم رشته آزادیخواهی مردم بکار گرفته میشوند و هر دو لبه همزمان جامعه را سلاخی میکنند وعلیه نفس آزادی و عدالت و کرامت انسانی اند.

اما چرا جمهوری اسلامی این روزها و هفته ها بیشتر از هر دوره ای توسط اسیدپاشانش از زنان انتقام میگیرد. چرا که هیچ بخشی از مردم ایران جدی وبدون توهم به اندازه زنان و خصوصا دختران جوان رژیم را زیر ضرب و منگنه خود قرار نداده و تمام پایه های اعتقادی و مذهبی اسلام را زیر ضرب وسوال قرار نداده اند. تا جای که داد سران وامام جماعتهای ریز ودرشت رژیم را در آورده اند و اسلام و حکومتش را به خطر انداخته اند . وزن مبارزه زنان چنان فشاری روی سر حکومت خدا گذاشته که نمایندگان دولت ونه نمایندگان مردم همگی بفرمان خامنه ای با طرح از قبل آماده مزدوران و اوباش گله های انواع الله از جمله حزب الله ، جند الله ، ثارالله و…… و همگی در قامت و پوشش اوباش امر به معروف و نهی از منکر که جاده صافکن عربده و حامی قمه کشی و تیغ واسید پاشان الله و جانیان را فراهم کرده تا سران و گردانندگان تمام این دسته های وحوش اسلامی به بقا و حفظ خود برای تباه وسیاهتر کردن زندگی مردم ادامه دهند . این روزها عیان و آشکارتر از هر دورانی شاهد حمله واذیت و آزار زنان توسط گرگهای بی قلاده گله های حکومت الله هستیم و در روز روشن در خیلی از نقاط ایران از جمله اصفهان ، مشهد ، تهران و غیره می بینیم که چگونه به جان دختران جوان افتاده واز آنها انتقام می گیرند . یادمان باشد اسید پاشی رژیم به صورت دختران و زنان بخش کوچکی از اعمال عیان قابل رویت این جانیان است بخش پنهان و غیره عیان آن که ابعاد و طول وعرضش بمراتب دردناکتر و مخربتر بوده وهست این است که این حکومت قاتل وآدمکش 35 سال است هر لحظه به روح واحساس 70 میلیون انسان اسید ، درد ، رنج ، مرارت ، اعتیاد ، فساد و فحشا می پاشد و کوچکترین ارزش و حرمت برای کسی باقی نگذاشته است . روشن است جنایت از سر جنون همیشه ممکن است وجود داشته باشد. اما آن نوع جنونی که قربانیانش ، از خیابان و خانه تامدرسه و کارخانه ، عمدتا زنان هستند ، دیگر جنون نیست ، بلکه بیان جنون آمیز گوشه ای از عقل ناقص و سیاست جنایتکارانه طبقه حاکم برجامعه است.

چکار باید کرد ؟ آیا باید دست روی دست گذاشت و اخبار هر چه بیشتر اسید پاشی از گوشه و کنار ایران وشاهد تباه شدن روح و جسم بیش از 30 میلیون زن باشیم که هر روز و هر ساعت زیر سایه ی رعب وحشت تیمهای سازمانیافته حکومتی و در صف پاشیدن اسید باشند . آیا راه چاره کلاه ایمنی و دفاع و مراقبت فردی است ؟ آیا باید منتظر ارگانهای حکومتی که خود حامی باندهای سازمانیافته اسید پاشی هستند باشیم ؟ آیا باید منتظر باشیم که رژیم تو انبار کاه و علوفه که منظور همان سیستم و ارگانهای حکومتی است دنبال سوزن بگردد و پیدا کند و به جامعه و قربانیان معرفی کند و مجازات کند . این یک غیر ممکن است. آخر مگر می شود کاری که توسط تیمهای خودی و زیر سایه و حمایت پلیس و دیگر ارگانهای حکومتی و با اتکا به قانون اساسی و مصوبات دولت و مجلس و فتوای آخوندهای امام جمعه ها حمایت می شوند تا چشم زن و دختر را کور کنند به جامعه معرفی نمایند ؟ و در یک جمله آیا سزاوار و درست است عدالت را از جنایتکار و از دشمنان عدالت بخواهیم ؟ قطعا جواب منفی است. از بالا تا پائین حکومت اسلامی بعد از هر عمل جنایتکارانه ای که انجام می دهند از جمله اسید پاشی اخیر که موجی از ترس و وحشت در بین مردم ایجاد کرده گردن بالا میگیرند و راست راست راه می روند و خیلی حق به جانب بابت اعمال ضد انسانی که خود عاملش هستند بما می گویند مملکت صاحب ، قانون ، دولت ، پلیس ، مجلس و دریک کلام حسن روحانیو غیره را دارد. شلوغ نکنید!ساکت باشید! ما پیگیری میکنیم انشالله!

اما اینها سر سوزنی ربطی بما مردم ندارند. تمام ارگانهای حکومتی از ریاست جمهورش تا دون پایه ترینش که مداحان و مجریان همین تیمهای اسید پاشی اند بخشی از پیکره رژیم ضد زن و ضد کارگر و ضد انسانیت اند. همه در خدمت و حفظ نظامند. وقتی اینطوریست که هست درنتیجه سهم مردم همان خواهدد بود که 35 سال هست شاید هم بدتر. اما این نباید سهم ما مردم آزادیخواه در قرن 21 باشد. یکبار عمر می کنیم و به خدا و پیغمبر و هر جانور اسلامی از خامنه ای تا پائین رده حکومتی هیچ ربطی ندارد که چی می پوشیم، کجا می رویم، کی را می بوسیم، چی میخوریم، با چه کسی رفت آمد داریم و از چی خوشمان می اید . تحقق این حق های اولیه انسانی در گروه عروج و تحرک یک جنبش متحد و گسترده آزادیخواهانه، کارگری و کمونیستی و در راس آن جنبش برابری طلبی زنان و مردان آزادیخواه است. نباید منتظر هیچ قدرت و هیچ نجات دهنده ای جز قدرت واتحاد خود و دیگر مردم آزادیخواه بود. قدرت خود را دریابیم و حکومت اسلامی بیشتر هر طبقه و قشری از جامعه از 30 میلیون زنی که 35 سال است قوانین اسلامی را جوک و مسخره کرده اند می ترسد . زنان نباید کوچترین توهم و احترامی به مذهب خصوصا مذهب اسلام داشته باشند خیلی ساده توهین و بی احترامی که توی قرآن و قوانین اسلامی به زن شده در هیچ مذهبی نشده از نصف مرد به حساب آوردند تا حظانت بچه از توهین صیغه تا سهم و ارث از 2 زن به عنوان شاهد بجای یک انسان ، از سنکسار و اسید پاشی و تجاوز به دختران خرد سال و.. آیا بی حقوقی و توهین و جنایت و توحش از این بیشتر؟

اینها نمونه های از صدها نمونه از قرآن و قوانین خدا و پیغمبر است که توسط انگلهای موجود در مقام نماینده خدا بروی کره زمین از خامنه ای تا عاملان اسید پاشی ، داعش ، طالبان، سلفی وغیره دارند اجرا می کنند . بنابرین زنان همراه با مردان آزادیخواه نباید به قوانین ارتجاعی و ضد انسانی اسلام تمکین کنند و باید تمام قد و تمام خواه علیه اسید پاشی و هر عمل ضد انسانی هر ارگان حکومتی به میدان بیایند و علیه اسید پاشی و با اتحاد وهمبستگی خود سهم خود را از زندگی بخواهند . رژیم نباید زنان مبارز را خانه نشین کند. اگر می خواهیم از خود دفاع کنیم تعرض به جنایت اسید پاشی و حکومت جنایتکار اسلامی بهترین ، نزدیکترین و ممکن ترین گزینه است .

زنده باد اتحاد زنان و مردان آزادیخواه

مرگ بر جمهوری اسلامی اسید پاش

30 اکتبر 2014

Home Page